یکی از موضوعاتی که همیشه درباره تبعیض های قومی مطرح می شود این است که تبعیض جغرافیایی است و ارتباطی میان «قومیت» و «نابرابری» وجود ندارد. عدم وجود داده (و به نوعی ناممکن کردن تولید آن) امکان سنجش این گزاره که چه ارتباطی میان قومیت و نابرابری وجود دارد را دشوار کرده است.
در میان مردم غیر فارس، این نابرابری با گوشت و پوست و استخوان حس می شود. بخشی از تجربه روزانه آنان است. برای آنان داستان مانند این است که فردی از طبقه متوسط به انسانی از طبقه فقیر بگوید که بین ما تفاوتی وجود ندارد. و آنها جز تجربه زیسته خود چیزی ندارند که بگویند. اما باز در نبود داده امکان گفتگویی وجود ندارد.
راه حل این جدال نیز ساده است: اجازه دهید و فشار بیاورید تا مرکز آمار ایران سوال زبان مادری را در پرسشنامه هایش بگنجاند. اگر واقعا ایمان دارید که تبعیضی وجود ندارد این سوال را اضافه کنید و این را به یک مطالبه ملی بدل کنید. در یادداشت «چرا پرسشنامه ها را خمیر می کنند» توضیح دادم که چگونه اجازه تولید این داده ها را نمی دهند و یکبار که تلاشی شد چگونه چند میلیون پرسشنامه در مرکز آمار ایران خمیر شدند.
اما در غیاب آن روش مبنایی و اساسی، برخی کارهای بسیار مختصری که انجام شده است نشان می دهند که این توزیع نابرابری در ایران تنها جغرافیایی نیست و قومی است که در آن برخی قومیت ها (فارس و نزدیک به آن) از منظر بسیاری از شاخص ها در وضعیت بهتری نسبت به غیر فارس ها قرار دارند.
در پژوهشی که پایگاه ۳۱Land انجام داده است، شاخص های بهداشتی استان خوزستان بر مبنای شهرهای عرب و غیر عرب مقایسه شده است. گزارش سعی می کند تا بر مبنای شاخصهای بهداشتی از جمله تعداد تخت بیمارستانی (مصوب و فعال)، تعداد دکتر، مراکز درمانی، آزمایشگاه و داروخانه را در شهرستانهای استان خوزستان با یکدیگر مقایسه کند تا ببینید آیا تفاوتی بین شهرستانهای با اکثریت عرب در برابر سایر شهرستانها وجود دارد یا خیر.
بر اساس این گزارش شهرستانهایی که اکثریت ساکنان آن عرب هستند نسبت به سایر شهر در وضعیت پایینتری قرار دارند. به عنوان مثال در بین ده شهر اول با بیشترین میزان نسبی تخت فعال بیمارستانی، تنها شهر آغاجاری با اکثریت عرب وجود دارد که آن هم رتبه پنجم را به خودش اختصاص میدهد.» به عبارتی، در میان پنج شهرستانی که در آنها تخت فعال بیمارستانی وجود ندارد یا مقدار آن صفر گزارش شده است، چهار شهرستان باوی، حمیدیه، کرخه و هویزه دارای اکثریت عرب هستند.
توجه کنید صفر تخت فعال بیمارستانی. این در حالی است که برای شهر مسجد سلیمان و شوشتر ۲.۴ تخت فعال به ازای هر نفر وجود دارد. کمترین میزان آزمایشگاه های تشخیص پزشکی نیز در شهرهای عرب استان وجود دارد.
آمار خوزستان که منتشر می شود معمولا گفته می شود که کل استان محروم است. اما همین داده های محدود نشان می دهند که چگونه این محرومیت بعد قومیتی دارد. البته تنها یک نمونه است. در یادداشت بعد داده هایی درباره نابرابری در حوزه سواد ارائه می شود.
گزارش کامل را می توانید در لینک زیر بخوانید: